معنی فارسی humblemouthed
B2یعنی فردی که با تواضع صحبت میکند و تمایل به بزرگنمایی ندارد.
Describes someone who speaks in a modest or unassuming manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به دلیل اینکه humblemouthed است و به آرامی سخن میگوید، مشهور است.
مثال:
He is known to be humblemouthed and speaks softly.
معنی(example):
نظرات humblemouthed او باعث شد همه احساس راحتی کنند.
مثال:
Her humblemouthed comments made everyone feel comfortable.
معنی فارسی کلمه humblemouthed
:
یعنی فردی که با تواضع صحبت میکند و تمایل به بزرگنمایی ندارد.