معنی فارسی humbly
B1 /ˈhʌmbli/با تواضع، به معنای عدم خودستایی و نشان دادن فروتنی.
In a manner showing a modest or low view of one's importance.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a humble manner.
example
معنی(example):
او با تواضع جایزه را پذیرفت.
مثال:
She humbly accepted the award.
معنی(example):
او با تواضع درباره موفقیتش صحبت کرد.
مثال:
He spoke humbly about his success.
معنی فارسی کلمه humbly
:
با تواضع، به معنای عدم خودستایی و نشان دادن فروتنی.