معنی فارسی humbugger
B2فریبدهنده به کسی اطلاق میشود که به طور عمدی سعی در فریب دادن دیگران دارد.
A person who deceives others or engages in fraudulent behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
فریبدهنده سعی کرد محصولات تقلبی را به خریداران بیخبر بفروشد.
مثال:
The humbugger tried to sell fake products to unsuspecting buyers.
معنی(example):
مردم اغلب فریبدهنده را در دروغهایش گرفتند.
مثال:
People often caught the humbugger in his lies.
معنی فارسی کلمه humbugger
:
فریبدهنده به کسی اطلاق میشود که به طور عمدی سعی در فریب دادن دیگران دارد.