معنی فارسی humidfied

B1

مرطوب شده، وضعیت یا محیطی که رطوبت آن افزایش یافته باشد.

Describing a state of having increased humidity.

example
معنی(example):

هوای اتاق مرطوب شده بود تا به گیاهان کمک کند تا رشد کنند.

مثال:

The air was humidfied to help the plants grow.

معنی(example):

او در اتاق مرطوب شده احساس انرژی بیشتری کرد.

مثال:

She felt more energized in the humidfied room.

معنی فارسی کلمه humidfied

: معنی humidfied به فارسی

مرطوب شده، وضعیت یا محیطی که رطوبت آن افزایش یافته باشد.