معنی فارسی humidified
B1رطوبت دادن به یک محیط، به ویژه به منظور بهبود شرایط محیطی.
Made humid; increased the moisture level in a space.
- adjective
- verb
adjective
معنی(adjective):
Modified by humidification
verb
معنی(verb):
To increase the humidity in the air.
example
معنی(example):
هوا قبل از رویداد رطوبت داده شده بود.
مثال:
The air was humidified before the event.
معنی(example):
اتاق در طول شب به منظور بهبود کیفیت هوا رطوبت داده شده بود.
مثال:
The room was humidified overnight for better air quality.
معنی فارسی کلمه humidified
:
رطوبت دادن به یک محیط، به ویژه به منظور بهبود شرایط محیطی.
