معنی فارسی humified

B1

خاک یا مواد آلی که تحت تاثیر رطوبت قرار گرفته و تغییر یافته‌اند.

Soil or organic matter that has been processed to retain moisture.

verb
معنی(verb):

To convert into humus.

example
معنی(example):

خاک مرطوب غنی از مواد مغذی است.

مثال:

The humified soil is rich in nutrients.

معنی(example):

کود مرطوب رشد گیاهان را بهبود می‌بخشد.

مثال:

Humified compost improves plant growth.

معنی فارسی کلمه humified

: معنی humified به فارسی

خاک یا مواد آلی که تحت تاثیر رطوبت قرار گرفته و تغییر یافته‌اند.