معنی فارسی hunchy

B1

هانچی، به حالتی از بدن اطلاق می‌شود که در آن بدن خمیده یا کمر صاف نیست.

Having a bent or crooked shape, often referring to posture.

example
معنی(example):

این سگ کوچک به دلیل سنش، کمر هانچی دارد.

مثال:

The small dog had a hunchy back due to its age.

معنی(example):

افزایش قامت هانچی او را بزرگتر از سنش نشان می‌داد.

مثال:

His hunchy posture made him look older than he was.

معنی فارسی کلمه hunchy

: معنی hunchy به فارسی

هانچی، به حالتی از بدن اطلاق می‌شود که در آن بدن خمیده یا کمر صاف نیست.