معنی فارسی hungary

B1

کشوری در مرکز اروپا با تاریخ و فرهنگ جالب و جذاب.

A country in Central Europe known for its interesting history and culture.

example
معنی(example):

مجارستان به خاطر تاریخ و فرهنگ غنی‌اش شناخته شده است.

مثال:

Hungary is known for its rich history and culture.

معنی(example):

او برنامه‌ریزی کرده است که تابستان آینده به مجارستان سفر کند.

مثال:

She plans to visit Hungary next summer.

معنی فارسی کلمه hungary

: معنی hungary به فارسی

کشوری در مرکز اروپا با تاریخ و فرهنگ جالب و جذاب.