معنی فارسی hunh
A2هان یک صدا یا کلمه است که نشاندهندهٔ تعجب یا سردرگمی باشد.
An informal expression of confusion or surprise.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
وقتی خبر را شنید، فقط گفت: «هان؟» با سردرگمی.
مثال:
When he heard the news, he just said, 'Hunh?' in confusion.
معنی(example):
او وقتی دربارهٔ برنامه سؤال شد، با یک «هان» پاسخ داد.
مثال:
She responded with a 'hunh' when asked about the plan.
معنی فارسی کلمه hunh
:
هان یک صدا یا کلمه است که نشاندهندهٔ تعجب یا سردرگمی باشد.