معنی فارسی hunkies
B1به مردان یا پسران بدنساز یا خوشتیپ اشاره دارد.
A colloquial term for muscular or attractive young men.
- NOUN
example
معنی(example):
قدرت بچههای در فیلم مورد ستایش قرار گرفت.
مثال:
The hunkies in the movie were admired for their strength.
معنی(example):
او به دوستانش به طور بازیگوشانه هانکی گفت.
مثال:
She called her friends hunkies playfully.
معنی فارسی کلمه hunkies
:
به مردان یا پسران بدنساز یا خوشتیپ اشاره دارد.