معنی فارسی hurriedly
B1 /ˈhɝɪdli/بهطور شتابزده، انجام کاری با سرعت بالا.
In a fast or rushed manner.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a hurried manner.
example
معنی(example):
او به طور شتابزده به سمت اتوبوس رفت.
مثال:
He walked hurriedly to catch the bus.
معنی(example):
آنها به طور شتابزده تکالیفشان را تمام کردند.
مثال:
They hurriedly finished their homework.
معنی فارسی کلمه hurriedly
:
بهطور شتابزده، انجام کاری با سرعت بالا.