معنی فارسی hurtable
B2آسیبپذیر، به معنای حساس بودن و راحت تحت تأثیر قرار گرفتن.
Susceptible to emotional pain or hurt.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواظب باش؛ آن احساسات خیلی آسیبپذیر هستند.
مثال:
Be careful; those feelings are very hurtable.
معنی(example):
او طبیعتی آسیبپذیر دارد، بنابراین سعی کن با او نرم باشی.
مثال:
He has a hurtable nature, so try to be gentle with him.
معنی فارسی کلمه hurtable
:
آسیبپذیر، به معنای حساس بودن و راحت تحت تأثیر قرار گرفتن.