معنی فارسی hush puppy
B2یک نوع فریتوز سرخ شده با ذرت، معمولاً به عنوان غذای جانبی در جنوب ایالات متحده سرو میشود.
A type of deep-fried cornmeal batter often served as a side dish in Southern cuisine.
- noun
noun
معنی(noun):
A small deep-fried cornmeal cake.
example
معنی(example):
او هاش پاپی را به عنوان خوراک جانبی با وعده غذایی خود سفارش داد.
مثال:
He ordered hush puppies as a side dish with his meal.
معنی(example):
هاش پاپیها ترد و خوشمزه بودند.
مثال:
The hush puppies were crispy and delicious.
معنی فارسی کلمه hush puppy
:
یک نوع فریتوز سرخ شده با ذرت، معمولاً به عنوان غذای جانبی در جنوب ایالات متحده سرو میشود.