معنی فارسی huswives

B1

زنان متأهل به اصطلاح در جوامع چندهمسری، که به تعداد بیشتری از یک همسر اشاره دارد.

Women who are married to one man, especially in contexts allowing polygamy.

example
معنی(example):

شوهر و همسرانش با هم وعده غذایی مشترکی خوردند.

مثال:

The husband and his wives shared a meal together.

معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، مردان می‌توانند چند همسر داشته باشند.

مثال:

In some cultures, men can have multiple wives.

معنی فارسی کلمه huswives

: معنی huswives به فارسی

زنان متأهل به اصطلاح در جوامع چندهمسری، که به تعداد بیشتری از یک همسر اشاره دارد.