معنی فارسی hutching
B1فرایند نگهداری و مراقبت از حیوانات در هچر.
The act of caring for and housing animals in a hutch.
- VERB
example
معنی(example):
ما در مزرعه حیوانات را در نگهداری داریم.
مثال:
We are hutched animals in our care at the farm.
معنی(example):
نگهداری هچر برای رفاه حیوانات خانگی کوچک ضروری است.
مثال:
Hutching is essential for the welfare of small pets.
معنی فارسی کلمه hutching
:
فرایند نگهداری و مراقبت از حیوانات در هچر.