معنی فارسی huzzahing
B1عمل هوزا زدن، ابراز شادی یا تحسین به صورت صداهای بلند.
The act of cheering or expressing joy with loud shouts.
- verb
verb
معنی(verb):
To cheer with a huzzah sound.
example
معنی(example):
هواداران در طول مسابقه هیجانانگیز هوزا میزدند.
مثال:
The fans were huzzahing during the thrilling match.
معنی(example):
کودکان هنگام جشن گرفتن این رویداد هوزا میزدند.
مثال:
Children were huzzahing as they celebrated the event.
معنی فارسی کلمه huzzahing
:
عمل هوزا زدن، ابراز شادی یا تحسین به صورت صداهای بلند.