معنی فارسی huzzard
B1پرندهای که به عنوان نشانهای از خوششانسی یا شانس تعبیر میشود.
A bird often seen as a sign of good luck or omens.
- NOUN
example
معنی(example):
هازارد بر روی شاخه نشسته و محیط را زیر نظر داشت.
مثال:
The huzzard perched on the branch, observing its surroundings.
معنی(example):
بسیاری بر این باورند که هازارد برای مسافران شانس خوب میآورد.
مثال:
Many believe the huzzard brings good luck to travelers.
معنی فارسی کلمه huzzard
:
پرندهای که به عنوان نشانهای از خوششانسی یا شانس تعبیر میشود.