معنی فارسی hyalescent

B2

هیا لِسنت به ویژگی‌های اشیاء یا سطوحی اطلاق می‌شود که ظاهری شفاف و شیشه‌ای دارند.

Having a glassy, translucent appearance.

example
معنی(example):

سطح شفاف نور را به زیبایی منعکس کرد.

مثال:

The hyalescent surface reflected light beautifully.

معنی(example):

اشیاء شفاف معمولاً در هنرهای تزئینی استفاده می‌شوند.

مثال:

Hyalescent objects are often used in decorative arts.

معنی فارسی کلمه hyalescent

: معنی hyalescent به فارسی

هیا لِسنت به ویژگی‌های اشیاء یا سطوحی اطلاق می‌شود که ظاهری شفاف و شیشه‌ای دارند.