معنی فارسی hybristic
B2به خصوصیات مربوط به هیبریدها و ترکیبهای مختلف اطلاق میشود.
Relating to or characterized by hybridity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هیبریدهای او به خاطر خصوصیات هیبریکی خود شناخته شدهاند.
مثال:
Her hybrids are known for their hybristic qualities.
معنی(example):
هنرمند رویکردی هیبریکی به ترکیب سبکها داشت.
مثال:
The artist had a hybristic approach to merging styles.
معنی فارسی کلمه hybristic
:
به خصوصیات مربوط به هیبریدها و ترکیبهای مختلف اطلاق میشود.