معنی فارسی hydrocarbonous
B2مربوط به ترکیبات هیدروکربنی که شامل هیدروژن و کربن هستند.
Pertaining to hydrocarbons; characterized by the presence of hydrocarbons.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ابعاد هیدروکربنیک نفت خام آن را با ارزش میسازد.
مثال:
The hydrocarbonous nature of crude oil makes it valuable.
معنی(example):
مواد هیدروکربنیک میتوانند در بسیاری از کاربردهای صنعتی یافت شوند.
مثال:
Hydrocarbonous materials can be found in many industrial applications.
معنی فارسی کلمه hydrocarbonous
:
مربوط به ترکیبات هیدروکربنی که شامل هیدروژن و کربن هستند.