معنی فارسی hydrocystic

B1

هیدروکیستیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن مایعات در کیست‌ها یا بافت‌ها تجمع می‌یابند.

Pertaining to conditions or formations involving fluid-filled cysts.

example
معنی(example):

تشکیل‌های هیدروکیستیک می‌توانند با گذشت زمان تحت نظر گرفته شوند.

مثال:

Hydrocystic formations can be monitored over time.

معنی(example):

طبیعت هیدروکیستیک توده با سونوگرافی تأیید شد.

مثال:

The hydrocystic nature of the mass was confirmed by ultrasound.

معنی فارسی کلمه hydrocystic

: معنی hydrocystic به فارسی

هیدروکیستیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن مایعات در کیست‌ها یا بافت‌ها تجمع می‌یابند.