معنی فارسی hydromagnetic

C1

هیدرومغناطیسی به بررسی رفتار مایعات در حضور میدان‌های مغناطیسی و بارهای الکتریکی اشاره دارد.

Pertaining to the magnetic properties of a fluid under the influence of electric fields.

example
معنی(example):

پایداری هیدرومغناطیسی پلاسما برای واکنش‌های همجوشی بسیار مهم است.

مثال:

The hydromagnetic stability of the plasma is essential for fusion reactions.

معنی(example):

معادلات هیدرومغناطیسی به درک رفتار مایعات هدایت‌کننده الکتریکی کمک می‌کنند.

مثال:

Hydromagnetic equations help in understanding the behavior of electrically conducting fluids.

معنی فارسی کلمه hydromagnetic

: معنی hydromagnetic به فارسی

هیدرومغناطیسی به بررسی رفتار مایعات در حضور میدان‌های مغناطیسی و بارهای الکتریکی اشاره دارد.