معنی فارسی hydromantically
B1هیدرومانتیگ به روشی اشاره دارد که در آن به زیبایی و اهمیت آب پرداخته میشود.
In a manner that emphasizes the beauty or significance of water.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به پروژه بهطور هیدرومانتیکی نزدیک شد و بر نقش آب تمرکز کرد.
مثال:
She approached the project hydromantically, focusing on water's role.
معنی(example):
هنرمند افکارش را بهطور هیدرومانتیکی از طریق نقاشیهایش ابراز کرد.
مثال:
The artist expressed her thoughts hydromantically through her paintings.
معنی فارسی کلمه hydromantically
:
هیدرومانتیگ به روشی اشاره دارد که در آن به زیبایی و اهمیت آب پرداخته میشود.