معنی فارسی hydrophthalmus
B2هیدروفتالموس به شرایطی اطلاق میشود که در آن تجمع مایع در چشم ایجاد میشود.
An abnormal condition of the eye characterized by excess fluid and potential complications.
- NOUN
example
معنی(example):
هیدروفتالموس ممکن است نیاز به مداخله جراحی داشته باشد اگر عوارض شدید ایجاد کند.
مثال:
Hydrophthalmus might require surgical intervention if it causes severe complications.
معنی(example):
بیماران مبتلا به هیدروفتالموس باید برای تغییرات بینایی تحت نظر باشند.
مثال:
Patients with hydrophthalmus must be monitored for changes in vision.
معنی فارسی کلمه hydrophthalmus
:
هیدروفتالموس به شرایطی اطلاق میشود که در آن تجمع مایع در چشم ایجاد میشود.