معنی فارسی hygeian
B1منسوب به هیگیه، ناظر به بهداشت و رفاه سلامت.
Relating to Hygeia; pertaining to health and cleanliness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روشهای هیگیانی شامل استحمام منظم بود.
مثال:
The hygeian practices included bathing regularly.
معنی(example):
اصول هیگیانی بر تمیزی و رفاه تأکید دارند.
مثال:
Hygeian principles focus on cleanliness and well-being.
معنی فارسی کلمه hygeian
:
منسوب به هیگیه، ناظر به بهداشت و رفاه سلامت.