معنی فارسی hyingly

B1

به شکلی بسیار هیجان‌انگیز و با شور و نشاط.

In a manner that is exciting and full of enthusiasm.

example
معنی(example):

او به طرز هیجان‌انگیزی درباره تجربیاتش صحبت کرد.

مثال:

She spoke hyingly about her experiences.

معنی(example):

طرز هیجان‌انگیز او همه را در اتاق مجذوب خود کرد.

مثال:

His hyingly manner captivated everyone in the room.

معنی فارسی کلمه hyingly

: معنی hyingly به فارسی

به شکلی بسیار هیجان‌انگیز و با شور و نشاط.