معنی فارسی hylozoistically
B2به صورت هیلوژیستی، مرتبط با اعتقاد به زنده بودن همه اشیا.
In a manner that suggests all matter possesses life.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به طور هیلوژیستی به مشکل نزدیک شدند.
مثال:
They approached the problem hylozoistically.
معنی(example):
او نظریه را به طور هیلوژیستی توضیح داد.
مثال:
She explained the theory hylozoistically.
معنی فارسی کلمه hylozoistically
:
به صورت هیلوژیستی، مرتبط با اعتقاد به زنده بودن همه اشیا.