معنی فارسی hymenic
B1مربوط به مراسم یا سنتهای عروسی، با تأکید بر نمادگرایی.
Relating to the ceremonies and traditions associated with marriage.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آیینهای هیمهنیک پر از نمادگرایی بودند.
مثال:
The hymenic rituals were rich in symbolism.
معنی(example):
هر سنت هیمهنیک داستانی منحصر به فرد را روایت میکند.
مثال:
Each hymenic tradition tells a unique story.
معنی فارسی کلمه hymenic
:
مربوط به مراسم یا سنتهای عروسی، با تأکید بر نمادگرایی.