معنی فارسی hymnodical
B1درباره سرودها، مرتبط با سرودهای مذهبی یا فعال در این حوزه.
Relating to hymns; displaying qualities or characteristics of hymnody.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رسم سرودن سرود در کلیسا غنی و متنوع است.
مثال:
The hymnodical tradition in the church is rich and varied.
معنی(example):
او یک قطعه سرودنامهای نوشت که به طور گسترده محبوب شد.
مثال:
He wrote a hymnodical piece that became widely popular.
معنی فارسی کلمه hymnodical
:
درباره سرودها، مرتبط با سرودهای مذهبی یا فعال در این حوزه.