معنی فارسی hypalgic
B1واژهای برای توصیف حالتی که درد کمتر از وضعیت نرمال است.
Characterized by a lessened sensation of pain; indicative of mild pain experience.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
واکنش هایپالژیک ممکن است در برخی بیماران پس از درمان مشاهده شود.
مثال:
A hypalgic reaction may be observed in some patients after treatment.
معنی(example):
پزشکان به بررسی پاسخهای هایپالژیک میپردازند تا آستانههای درد را بهتر درک کنند.
مثال:
Doctors study hypalgic responses to better understand pain thresholds.
معنی فارسی کلمه hypalgic
:
واژهای برای توصیف حالتی که درد کمتر از وضعیت نرمال است.