معنی فارسی hyperactivity
B1هیپراکتیویته، حالتی که فرد فعالیت بیش از حد و توجه کم به وظایف دارد.
A condition characterized by excessive movement and difficulty in concentrating.
- noun
noun
معنی(noun):
The quality of being hyperactive; excessive and pathological movement and restlessness
example
معنی(example):
هیپراکتیویته میتواند بر یادگیری یک کودک تأثیر بگذارد.
مثال:
Hyperactivity can affect a child's learning.
معنی(example):
معلمان معمولاً نشانههای هیپراکتیویته را در برخی از دانشآموزان مشاهده میکنند.
مثال:
Teachers often notice signs of hyperactivity in some students.
معنی فارسی کلمه hyperactivity
:
هیپراکتیویته، حالتی که فرد فعالیت بیش از حد و توجه کم به وظایف دارد.