معنی فارسی hyperbolicly
B1به شیوهای اغراقآمیز، به نوعی که در آن یک واقعیت را بزرگتر از آنچه که هست نشان میدهد.
In a manner that employs hyperbole; exaggerating.
- ADVERB
example
معنی(example):
کمدین به گونهای اغراقآمیز آب و هوا را توصیف کرد تا تماشاگران بخندند.
مثال:
The comedian hyperbolicly described the weather to make the audience laugh.
معنی(example):
او در هنگام بحثها اغلب به طور اغراقآمیز استدلال میکند و هر نکته را حیاتی نشان میدهد.
مثال:
She often argues hyperbolicly during debates, making every point seem crucial.
معنی فارسی کلمه hyperbolicly
:
به شیوهای اغراقآمیز، به نوعی که در آن یک واقعیت را بزرگتر از آنچه که هست نشان میدهد.