معنی فارسی hyperboloidal
B2شکلی که به صورت هایپرپولوی، که نوعی سطح سهبعدی است، توصیف میشود.
Relating to or shaped like a hyperboloïd.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل هایپرپولوی آن ساختار بصورت قابل توجهی جلب توجه میکرد.
مثال:
The hyperboloidal shape of the structure was visually striking.
معنی(example):
ریاضیدانان سطوح هایپرپولوی را برای درک ویژگیهایشان مطالعه کردند.
مثال:
Mathematicians studied hyperboloidal surfaces to understand their properties.
معنی فارسی کلمه hyperboloidal
:
شکلی که به صورت هایپرپولوی، که نوعی سطح سهبعدی است، توصیف میشود.