معنی فارسی hyperdactylism

B1

حالت مزمن که شامل وجود تعداد بیش از حد انگشتان می‌شود.

A condition associated with having extra digits, often requiring special care.

example
معنی(example):

کودکان با هایپر داکتلیسم ممکن است به تسهیلات ویژه‌ای نیاز داشته باشند.

مثال:

Children with hyperdactylism might need special accommodations.

معنی(example):

آگاهی از هایپر داکتلیسم در جوامع پزشکی در حال افزایش است.

مثال:

Awareness of hyperdactylism is increasing in medical communities.

معنی فارسی کلمه hyperdactylism

:

حالت مزمن که شامل وجود تعداد بیش از حد انگشتان می‌شود.