معنی فارسی hyperdelicately

B1

به معنای انجام یک عمل با نرمی و احتیاط غیرمعمول.

In an excessively delicate manner; with extreme gentleness and caution.

example
معنی(example):

او با نرمی بیش از حد شیشه را روی میز گذاشت.

مثال:

She hyperdelicately placed the glass on the table.

معنی(example):

هنرمند به آرامی و با احتیاط بیش از حد به بوم نقاشی کرد تا آسیبی نبیند.

مثال:

The artist brushed the canvas hyperdelicately to avoid damage.

معنی فارسی کلمه hyperdelicately

:

به معنای انجام یک عمل با نرمی و احتیاط غیرمعمول.