معنی فارسی hyperfastidiously

B1

به صورت بسیار سختگیرانه و دقیق، معمولاً در مورد انجام کارها و فعالیت‌ها به کار می‌رود.

In a manner that is overly particular or demanding.

example
معنی(example):

او کتاب‌هایش را به صورت بسیار سختگیرانه سازماندهی کرد و آنها را بر اساس رنگ و اندازه مرتب کرد.

مثال:

She organized her books hyperfastidiously, arranging them by color and size.

معنی(example):

او پروژه را به صورت بسیار سختگیرانه کامل کرد و اطمینان حاصل کرد که هر جزئیات کامل باشد.

مثال:

He completed the project hyperfastidiously, ensuring that every detail was perfect.

معنی فارسی کلمه hyperfastidiously

: معنی hyperfastidiously به فارسی

به صورت بسیار سختگیرانه و دقیق، معمولاً در مورد انجام کارها و فعالیت‌ها به کار می‌رود.