معنی فارسی hyperflexibly

B1

به طرز انعطاف‌پذیر و فراتر از حد معمول حرکت کردن.

In a manner that demonstrates excessive flexibility.

example
معنی(example):

او به طور هایپرفلکس‌بل حرکت می‌کند و همه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

مثال:

She moves hyperflexibly, impressing everyone around her.

معنی(example):

خم شدن هایپرفلکس‌بل می‌تواند در صورت عدم انجام صحیح، به آسیب‌های مفصلی منجر شود.

مثال:

Hyperflexibly bending can lead to joint injuries if not done correctly.

معنی فارسی کلمه hyperflexibly

: معنی hyperflexibly به فارسی

به طرز انعطاف‌پذیر و فراتر از حد معمول حرکت کردن.