معنی فارسی hyperfunctionally
B1به شکلی که عملکرد در آن بسیار فراتر از حد استاندارد است.
In a manner that operates at a level well beyond the standard function.
- ADVERB
example
معنی(example):
این سیستم به صورت هایپر عملکردی برای مدیریت بارهای کاری شدید عمل میکند.
مثال:
The system operates hyperfunctionally to manage extreme workloads.
معنی(example):
آنها دادهها را به صورت هایپر عملکردی برای به دست آوردن بینش بهتر تحلیل کردند.
مثال:
They analyzed the data hyperfunctionally for better insights.
معنی فارسی کلمه hyperfunctionally
:به شکلی که عملکرد در آن بسیار فراتر از حد استاندارد است.