معنی فارسی hyperimmune

B2

وضعیتی که در آن سیستم ایمنی بدن به شدت فعال است و به طور مؤثری با پاتوژن‌ها مقابله می‌کند.

Relating to an immune response that is heightened and robust against pathogens.

adjective
معنی(adjective):

That causes, or is associated with, an extreme immune response

example
معنی(example):

تراپی هایپرایمنی می‌تواند به مبارزه با عفونت‌ها کمک کند.

مثال:

Hyperimmune therapy can help fight infections.

معنی(example):

بیمار درمان گلوبولین هایپرایمنی دریافت کرد.

مثال:

The patient received hyperimmune globulin therapy.

معنی فارسی کلمه hyperimmune

: معنی hyperimmune به فارسی

وضعیتی که در آن سیستم ایمنی بدن به شدت فعال است و به طور مؤثری با پاتوژن‌ها مقابله می‌کند.