معنی فارسی hyperintelligently

B1

به طور فوق‌العاده باهوشانه و خردمند.

In a manner that demonstrates exceptional intelligence or insight.

example
معنی(example):

او به طور فوق‌العاده باهوشانه مسائل را حل کرد و همکارانش را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

She problem-solved hyperintelligently, impressing her peers.

معنی(example):

او داده‌ها را به طور فوق‌العاده باهوشانه تحلیل کرد قبل از اینکه نتیجه‌گیری کند.

مثال:

He hyperintelligently analyzed the data before drawing conclusions.

معنی فارسی کلمه hyperintelligently

:

به طور فوق‌العاده باهوشانه و خردمند.