معنی فارسی hyperlogically
B1به صورت هایپرلوژیک، به روشی منطقی و شدید اشاره دارد که ممکن است احساسات را نادیده بگیرد.
In a manner characterized by excessive logic or rationality.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور هایپرلوژیک استدلال کرد که تمام نتایج باید با دادهها پشتیبانی شوند.
مثال:
He hyperlogically argued that all conclusions must be supported by data.
معنی(example):
او به مساله به طور هایپرلوژیک نزدیک شد و هر نتیجه ممکن را تحلیل کرد.
مثال:
She approached the problem hyperlogically, analyzing every possible outcome.
معنی فارسی کلمه hyperlogically
:
به صورت هایپرلوژیک، به روشی منطقی و شدید اشاره دارد که ممکن است احساسات را نادیده بگیرد.