معنی فارسی hypermysticalness
B1وضعیتی که در آن فرد یا موضوعی دارای ویژگیهای فوقالعاده معنوی یا فلسفی باشد.
The quality of being hypermystical; an exceptional depth of spiritual or philosophical insight.
- NOUN
example
معنی(example):
فوق معنایی بودن او در نوشتههایش مشهود بود.
مثال:
Her hypermysticalness was evident in her writings.
معنی(example):
فوق معنایی بودن هنرمند بسیاری از تماشاگران را مجذوب کرد.
مثال:
The artist's hypermysticalness captivated many viewers.
معنی فارسی کلمه hypermysticalness
:
وضعیتی که در آن فرد یا موضوعی دارای ویژگیهای فوقالعاده معنوی یا فلسفی باشد.