معنی فارسی hyperobtrusive

B2

از نظر مزاحمت یا توجه بیش از حد حاد؛ به شدت در معرض دید یا شنیده شدن.

Excessively intrusive; highly noticeable or disruptive.

example
معنی(example):

آگهی به شدت مزاحم بود و تمرکز را دشوار می‌کرد.

مثال:

The advertisement was hyperobtrusive, making it difficult to concentrate.

معنی(example):

رفتار بسیار مزاحم او در مهمانی همه را رنجانید.

مثال:

His hyperobtrusive behavior at the party annoyed everyone.

معنی فارسی کلمه hyperobtrusive

:

از نظر مزاحمت یا توجه بیش از حد حاد؛ به شدت در معرض دید یا شنیده شدن.