معنی فارسی hyperorganically

B1

به شیوه‌ای که به طور افراطي بر اساس اصول ارگانیک و طبیعی ایجاد شود.

In a manner that is excessively organic, often referring to farming or production practices.

example
معنی(example):

او سبزیجات خود را به صورت هایپرارگانیک و بدون استفاده از کودهای شیمیایی پرورش می‌دهد.

مثال:

She grows her vegetables hyperorganically without any synthetic fertilizers.

معنی(example):

این مزرعه به طور هایپرارگانیک عمل می‌کند تا سلامت خاک را تضمین کند.

مثال:

The farm practices hyperorganically to ensure soil health.

معنی فارسی کلمه hyperorganically

:

به شیوه‌ای که به طور افراطي بر اساس اصول ارگانیک و طبیعی ایجاد شود.