معنی فارسی hyperpatriotically
B1به صورت هایپرپاتریوتیک، یعنی با افراط و شدت در احساس میهنپرستی.
In a manner characterized by excessive patriotism.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور هایپرپاتریوتیک در طول بحث استدلال کرد و سایر دیدگاهها را رد کرد.
مثال:
She argued hyperpatriotically during the debate, dismissing other viewpoints.
معنی(example):
او به طور هایپرپاتریوتیک وقتی کشورش مورد انتقاد قرار گرفت، واکنش نشان داد.
مثال:
He reacted hyperpatriotically when his country was criticized.
معنی فارسی کلمه hyperpatriotically
:به صورت هایپرپاتریوتیک، یعنی با افراط و شدت در احساس میهنپرستی.