معنی فارسی hyperrationally
B2به شکلی بسیار منطقی و بدون توجه به احساسات یا عواطف فکر کردن.
In a manner that is extremely logical and devoid of emotional considerations.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسئله به صورت هایپررشنالی نزدیک شد و از عوامل احساسی چشمپوشی کرد.
مثال:
He approached the problem hyperrationally, ignoring emotional factors.
معنی(example):
تفکر به صورت هایپررشنال گاهی اوقات میتواند به تصمیمات بدی منجر شود.
مثال:
Thinking hyperrationally can sometimes lead to poor decisions.
معنی فارسی کلمه hyperrationally
:
به شکلی بسیار منطقی و بدون توجه به احساسات یا عواطف فکر کردن.