معنی فارسی hyphal

B1

هایفالی، مربوط به هایفا یا رشته‌های نازک موجود در قارچ‌ها و برخی گیاهان دیگر.

Relating to hyphae, the thread-like structures that make up the mycelium of a fungus.

example
معنی(example):

ساختار هایفالی برای رشد قارچ‌ها ضروری است.

مثال:

The hyphal structure is essential for the growth of fungi.

معنی(example):

شبکه‌های هایفالی می‌توانند در جستجوی مواد مغذی در مناطق وسیع پخش شوند.

مثال:

Hyphal networks can spread over large areas in search of nutrients.

معنی فارسی کلمه hyphal

: معنی hyphal به فارسی

هایفالی، مربوط به هایفا یا رشته‌های نازک موجود در قارچ‌ها و برخی گیاهان دیگر.