معنی فارسی hyphomycetous

B1

هایفومیکتوس، مربوط به ارگانیزم‌ها و ویژگی‌هایی که با گروه هایفومیکت‌ها مرتبط است.

Pertaining to organisms characterized as hyphomycetes.

example
معنی(example):

ارگانیزم‌های هایفومیکتوس برای چرخه مواد مغذی در خاک مهم هستند.

مثال:

Hyphomycetous organisms are important for nutrient cycling in soil.

معنی(example):

مطالعه قارچ‌های هایفومیکتوس مزایای اکولوژیکی آن‌ها را فاش می‌کند.

مثال:

The study of hyphomycetous fungi reveals their ecological benefits.

معنی فارسی کلمه hyphomycetous

: معنی hyphomycetous به فارسی

هایفومیکتوس، مربوط به ارگانیزم‌ها و ویژگی‌هایی که با گروه هایفومیکت‌ها مرتبط است.