معنی فارسی hypnotizing
B1هیپنوتیزم کردن، به حالتی اشاره دارد که در آن فرد به زیر تأثیر یک شخص دیگر قرار میگیرد و برای کنترل رفتار یا احساسات او مورد استفاده قرار میگیرد.
The act of inducing a trance-like state in a person to suggest or control their thoughts or behavior.
- verb
verb
معنی(verb):
To induce a state of hypnosis in.
example
معنی(example):
جادوگر با ترفندهایش در حال هیپنوتیزم کردن تماشاگران است.
مثال:
The magician is hypnotizing the audience with his tricks.
معنی(example):
او در حال هیپنوتیزم کردن خود برای آرامش قبل از امتحان بود.
مثال:
She was hypnotizing herself to relax before the exam.
معنی فارسی کلمه hypnotizing
:
هیپنوتیزم کردن، به حالتی اشاره دارد که در آن فرد به زیر تأثیر یک شخص دیگر قرار میگیرد و برای کنترل رفتار یا احساسات او مورد استفاده قرار میگیرد.