معنی فارسی hypothetic
B1مربوط به فرضیات یا وضعیتهایی که واقعی نیستند و فقط برای بحث یا تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار میگیرند.
Relating to or based on a hypothesis; not real.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند یک سناریوی فرضی برای آزمایش ارائه داد.
مثال:
The scientist proposed a hypothetic scenario for the experiment.
معنی(example):
در یک دنیای فرضی، هر چیزی امکانپذیر است.
مثال:
In a hypothetic world, anything is possible.
معنی فارسی کلمه hypothetic
:
مربوط به فرضیات یا وضعیتهایی که واقعی نیستند و فقط برای بحث یا تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار میگیرند.